یادداشت

setayesh

setayesh

1403/7/1

من میترا نیستم: روایت زندگی شهید زینب کمایی
        دقیقا ساعت هفت صبح امروز از کتابخانه برداشتمش. از اول فروردین قرار گذاشته بودم که هر ماهم را مزین به نام یک شهید کنم و در طول ماه برای شناخت شهید تلاش کنم. مهر ماه به نام شهید زینب کمایی خورد. 
کوتاه بود و مختصر اما خیلی حرف داشت. ۱۴ سالش بود و از کودکی در همه چیز جلوتر از خواهرها و برادرهای بزرگترش بود...
شهادت چیزی جز توفیق و هدیه‌ی الهی نیست، تشویقی‌است برای سربازان مخلص و مطیع...
فرق ندارد کجا باشی، خط مقدم و رو‌به‌روی گلوله‌ی مستقیم دشمن یا در شهر  و جایی دور از توپ و خمپاره.
ظرف وجودی ات که لبریز شود، آن تکه‌ی خالی وجودت که پیدا شود کار تمام است، هر جا که باشی مهر شهادت را بر قلبت می‌زنند و بال‌هایت باز می‌شود...
همه چیز در همان تکه‌ی گمشده‌ی نهفته است :)
      
1

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.