یادداشت پناهنده ی کلمات ✨💙

        خب اولش خیلی برام سخت بود خوندنش، نمی تونستم متوجه بشم کجا حرف های هاناست و کجا حرف های  یه نفر دیگه و اصلا کسی که داره نوار ها رو می شنوه کیه 🤦🏻‍♀️
بعد که خوندنش برام راحت تر شد به چیزایی رسیدم که وقتی کنار هم قرار می گیرند یه اتفاق بزرگی رو شکل می دن، به قول هانا اثر گلوله ی برفی :) 
خیلی وقتا تو زندگی همین میشه، اتفاقای زنجیر وار که پشت سر هم قرار می گیرند و به جای بهتر شدن اوضاع هی رو به وخامت میره و خب تا جایی که اگه یه نفر پیدا بشه و این گلوله رو متوقف کنه و خب خیلی وقت ها تو زندگی کلی هایی پیدا می شن که می تونن کاری کنن ولی... 
به هر حال این کتاب یه یادآوری و تذکر دوبارست که باید مواظب همه ی حرف ها و رفتارمون باشیم، شاید به نظر خیلی ساده بیان ولی کسی چه میدونه که ممکنه چه اتفاقاتی رو تشکیل بدن! 
      
60

7

(0/1000)

نظرات

اون بخش که متوجه نشدی هر دیالوگ برای چه شخصیتیه مشکل فونت و ویراستاری خود نشره، جالبه بعد این همه چاپ هنوز فکری بابتش نکردن.
1

1

💔وای واقعا... 
خیلی سخت بود 
اولش فکر می کردم خب حرف های هاناست بعد جمله ی بعدیش یهو یجور دیگه میشد مثلا یهو می گفت هانا رو دیدم که.... بعد من اینجوری بودم که مگه این خودش نبود؟ الان این کیه؟🤦🏻‍♀️😂 

2