یادداشت محمدجواد واحدی

        محتوای ارزشمندی که با قلم بد نابود شده!

کتاب ضعیف است و دو امتیاز را صرفا به احترام محتوای ارزشمند کتاب ثبت میکنم.
بعضی جاهای کتاب نویسنده فراموشکاری اش را عیان کرده، مثلا در صفحه ۲۲ حامد می‌داند که پدر و مادرش از یکدیگر جدا شده اند، ولی در صفحه ۱۳۸ مادرش می‌گوید که به او گفته ایم پدرت به سفر رفته!
یا نام شخصیت شاهرخی پس از گذشت چند صفحه به سعیدی نسب تغییر میکند، و همچنین اسکندری در یکجا اصغری می‌شود.
اهمیت بازخوانی و بازنویسی در نوشتن داستان، اینجاها نمود پیدا میکند.
فرم روایت داستان و فضاسازی ها ضعیف است.
از جملات "آسمان غرّید" یا "آسمان می‌غرّد" به قدری زیاد در کتاب استفاده شده که اعصاب مخاطب خط خطی می‌شود.
اما محتوای داستان و آن پیامی که نویسنده میخواسته به مخاطب منتقل کند به شدت ارزشمند و قابل احترام است، ولی با این ضعف ها، حق مطلب ادا نشده است.
      
11

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.