یادداشت رزیِ رادیو سکوت ؛
1404/5/1
خب ... این کتاب رو اون زمان تو یه روز و نصفی خوندمش و واقعا سفرِ شایسته و دوستداشتنیای بود. بیشتر از همه از نمگی خوشم میومد و واقعا جذبش شده بودم، خیلی دوستِ خوب و قابل اتکایی بود و دوسش داشتم [چشمای قلبیقلبی و لبخند پهن و بزرگ و چالِ گونه] فضاسازی واقعا جالب و لمسکردنی بود، انگار آدم قشنگ تو دنیای اکسی اوه تنفس میکرد. پایبند بودنِ نویسنده و کارکتر اصلی به فرهنگها و جامعه و خانواده رو واقعا تحسین میکنم. اما خب من اونقد که بقیه دوسشون داشتن، دوسش نداشتم و دلایلش رو هم میگم. شخصیت اصلی اونطور که باید و شاید پررنگ نبود، اینطوری بود که یهو اومد وسط داستان و "من برای خانواده و خاندانم فداکاری خواهم کرد" و قهرمانبازی و بعد، دوباره طیِ یه حرکت ناگهانیِ دیگه وسط قلعه و کنارِ پادشاه دریا و کمی بعدترش پیوند خورده بود به کس دیگهای. در کل حس میکردم نویسنده میخواد زودتر از زمانش، نقاط عطف داستانو بیاره وسط و هی بگه «ببین چقد خفن بود اینجا!» و خب این خوب نبود. نکتهی دیگه این بود که برخلاف تمامِ تلاشِ نویسنده برای قهرمانهای زن، در نهایت باز قهرمان اصلیِ زنِ داستان درواقع ضعیف بود! برای انجام هرکاری نیاز به شین داشت، و در نهایت منتظرِ پرنسش با اسب سفید بود که بیاد سراغشو ببرتش تو زندگی مجلل و رنگیرنگیِ جدیدش. خب حقیقتا اینهمه فانتزی و تناقضاتی که در قلم نویسنده و داستان پیش اومد رو برنمیتابیدم جدا. بیشتر ناری رو دوس داشتم و از اون دختره، معشوقهی برادر مینا بیزار بودم راستش. شاید عجیب باشه اما من کتابِ پر اززز فانتزی بیش از حدِ لالانی دختر دریای دور رو به این ترجیح میدادم چون نویسنده به هدف اصلیش برای خلق اون کتاب رسیده بود، اما اینجا، نه واقعا. و کتاب دختری که ماه را نوشید هم همینطور. اما خب کتاب خوبی بود برای جدا شدن ازین دنیا و حتما و لزوما نیاز نبود پیامدی داشته باشه و منم اینو جزوِ ضعفها نیوردم، اما اونهمه وابستگیِ کارکتر اصلی رو نمیتونستم بپذیرم دیگه. و یهویی بودنِ تمام این اتفاقاتو. از خریدنش پشیمونم؟ نه، برگردم عقب باز میخرم نسخه چاپیشو. از تجربهای که باهاش داشتم راضیم؟ آره خب، دنیای جدید و بامزهای بود و نمگی یکی از کارکترای دوستداشتنیِ قضیه. لیاقت اینهمه ترند شدن و وایرال بودن رو داره؟ رو راست باشم، نه. پیشنهادش میکنم؟ به نوجوونها و کسایی که ژانرهای فانتزی - تخیلی - رمانتیک رو دوست دارن پیشنهاد میشه و یه بار خوندنش خالی از لطف نیس . ممنون که تا اینجا خوندیش، چای یا دمنوش؟ [رخخند وسیع هموسعتِ خلیجفارس، و چشمای خندوون]
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.