یادداشت علی عربزاده
2 روز پیش
بعضي از مقالات قديمي هستند و به وضوح طراوت و كارايي خودشان را از دست داده اند. اين يكي از فرق هاي اساسي فلسفه و جامعه شناسي است. كتاب هاي ارسطو وافلاطون و آگوستين و ملاصدرا و كانت و هگل را ميشود بارها و بارها خواند اما يك مقاله ي جامعه شناسي از يكي از مشهورترين جامعه شناسان معاصر كه مثلا 20 سال پيش نوشته شده است را ديگر نميشود با لذت مطالعه كرد.
تكرار، تكرار و تكرار. حرف هاي اصلي والرشتاين زياد نيستند ولي اصرار او بر تكرار كردن حقيقتا آزاردهنده است.
آنچنان كه از متن كتاب هم ميشود فهميد مطالعه ي آثار اسلاف والرشتاين كه بر او موثر بوده اند مثل برودل و پريگوژين بسيار برانگيزاننده تر است و در واقع آثار آنها اصيل تر و به مقام كشف نزديك تر است.
بازهم از اينكه رشته ي جامعه شناسي را انتخاب نكردم خوشحال و راضيم. :)
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.
