یادداشت ایمان حیرانی

        از بعد آشنایی با نویسندگان فارسی‌نویس معنا‌گرا، امیرخانی به عنوان نویسنده محبوب نوجوانی‌ام، کمی از چشمم افتاده بود. تا اینکه این کتاب غنیمتی! که به رسم راهزنان کتاب‌خوار از دوست کتاب‌خری(خر، فاعل فعل خریدن) قاپیدم. قاپیدن اینجانب از جهت افغانستان داشتنش بود نه امیرخانی نوشتنش! 
اما مرا خوب گرفت! باری دیگر نویسنده‌ای که دوستش می‌داشتم! دوباره کرم افغانستان رفتن را آقا رضا به جانمان انداخت! البته که دیگر آن افغانستان، این افغانستان نیست و طالب به گمانم خوش ندارد کتاب‌های این نویسنده در کتابفروشی‌های کابل بچرخد! 
بیشتر خوش می‌داشتم که فصل انتخابیات نباشد یا مختصرتر و مفیدتر لااقل می‌بود که البته در تب انتخابات آن روزها شاید کاری بس شایسته بوده! 
خلاصه دمش گرم و سفرش همیشه به راه!
      
12

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.