یادداشت فاطمه سادات موسوی
دیروز
بعضی کتابخوانها از اول حدوحدودشان را مشخص کردهاند. مرزهایی بین خیال و واقعیت کشیده و یکی را سوا کردهاند. آن گروه سومی که خودم هم آنجا ایستادهام، بین هردو سمت در رفتوآمدند. نویسندهی کتاب «کمد» هم عضو همین گروه همهچیزخوانهای شلمشورباپسند است. اگر بگویم خواندن کتاب اولگا توکارچوک را به همه توصیه میکنم، در حق آن دو گروه اجحاف کردهام. اما به عنوان کسی که میتواند عدم انسجام و ترجمهی ضعیف را تاب بیاورد، کمد را خواندم. چرا رهایش نکردم؟! چون توانستم در بعضی داستانها خودم را پیدا کنم و جاهایی هم نویسنده در تاملاتش گیرم انداخت. کتاب را لابهلای قفسات شهرکتاب پیدا کردم. کوچک بود و خودش را بیصدا بین کتابهای ادبیات اروپا پنهان کرده بود.
(0/1000)
فاطمه سادات موسوی
10 ساعت پیش
1