یادداشت امیرمحمد جعفرزاده

        
دو روز پیش رژیم جنایتکار صهیونیستی به خاک کشورمان حمله کرد و تعدادی از فرماندهان و دانشمندان هسته‌ای و مردم عزیز کشورمان را به شهادت رساند... 

دیروز عید غدیر بود که با راهپیمایی حماسی مردم شجاع و نجيب  ایران در اقصی نقاط  کشور و به خصوص حضور میلیونی مردم  شهر تهران، به حمایت از وطن، وحدت ملی، فریاد، خشم و انزجار از اسرائیل و استکبار جهانی تبدیل شد. احمق‌های صهیونیست هنوز نشناخته‌اند مردم نترس ایران را... 

امروز کتاب آخرین فرصت را به پایان رساندم. بعد تمام کردن کتاب نمی‌دانستم چه درباره‌ی این کتاب بنویسم که حق مطلب را ادا کند. تا اینکه با نوشتن دو پاراگراف اول تازه فهمیدم چگونه درباره‌ی کتاب بنویسم.  این کتاب درباره‌ی مربی و مسئول عقیدتی- سیاسی مرکز پیاده ارتش شیراز، شهید کسایی است. از این نظر کتاب سوژه‌ی بسیار خاصی دارد که کمتر به آن پرداخته شده است. شهید با نهج البلاغه انس عجیبی داشت. تولدش، ازدواجش و شهادتش در روز غدیر بود. ویژگی‌های اخلاقی آقای کسایی و مخصوصاً اهمیتش به رعایت بیت المال درس‌های قشنگی برای خواننده‌های کتاب دارد. 

 کتاب از زبان همسر شهید، خانم قافلان کوهی است. کتاب زمینه‌ای عاشقانه دارد.  قلم نویسنده را بسیار دوست‌ داشتم هرچند به قول بعضی مخاطبان کتاب شاید لازم نبود به بعضی جزئیات اشاره شود. شروع و پایان داستان واقعاً خوب است. شرح اتفاقات از زبان همسر شهید به خوبی انجام شده است. خبری از توصیفات اضافه نیست، چون همسر شهید کسایی صادقانه اتفاقات زندگی‌اش را نقل می‌کند و این باعث می‌شود شیرینی‌ها و تلخی‌های او را تا حدی با پوست و استخوانت لمس کنی. واقعاً نمی‌توانم توصیف کنم حجم مجاهدت‌های این زن را. 

آن بخش خوانده شدن عقد این زوج در خانه‌ی امام  و   توصیفاتی که همسر شهید از امام دارد، مو را بر تن آدم سیخ می‌کند و شما هم به احتمال زیاد مثل خانم قافلان کوهی و من پر از حس شوق و هیجان شدید. آن بخشی هم که درباره‌ی رهبر انقلاب خاطره‌ای نقل می‌شود، بسیار خواندنی  است. 

با پایان کتاب امّا تازه سؤال‌هایت شروع می‌شود و این یعنی توی خواننده هنوز هم می‌خواهی بیشتر از شهید بدانی. شاید هم در صفحات پایانی کتاب منتظری که عکس و سندی از شهید و خانواده‌اش ببینی، امّا کتاب عکسی ندارد.  همه‌ی این‌ها درست امّا وقتی بعد از اتمام کتاب می‌بینی که اتفاقات مهم زندگی شهید عید غدیر بوده و پایان رژیم منهوس صهیونیستی هم دارد از عید غدیر شروع می‌شود و حالا خداوند فرصتی به نسل ما داده که در نابودی و محو شدن اسرائیل نقش داشته باشیم و ان شاءالله نابودی او را با چشم خودمان ببینیم، تو به من بگو: دیگر برایت مهم است که کتاب چرا عکس ندارد یا اینکه مثل من  تو هم  به این فکر می‌کنی که وقتش رسیده با اتکا و توکل به خداوند، دوباره با هم با مقاومت یک دفاع مقدس دیگر رقم بزنیم؟

🔵 در بخشی از کتاب اشاره شده که امام علی (ع) می‌فرماید:《 به هنگام خشم، نه تصمیم، نه تنبیه، نه دستور.》به نظرم رسید که این متن عین حدیث نیست و احتمال زیاد برگرفته از چند حدیث است که با پرسیدن از سامانه پاسخگو این برداشتم تایید شد. 

در توصیه ای امیرالمومنین علیه السلام فرمودند : « لا تقضین فأنت غضبان ». 1
در حالی که خشمگین هستی حکم و قضاوت نکن.( تصمیم و دستور ممنوع است) 

در حدیث دیگری فرمودند : « لا أدب‏ مع‏ غضب‏ ». 2
هنگام خشم نباید تأدیب (تنبیه) کرد. 

1.کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی (ط - الإسلامیه) ج‏7 ؛ ص413- تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق.
2. تمیمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم ص770- قم، چاپ: دوم، 1410 ق.








      
10

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.