یادداشت ᥲv𝗂ᥢᥲ;

  ᥲv𝗂ᥢᥲ;

ᥲv𝗂ᥢᥲ;

2 روز پیش

        این کتاب، ایده‌ای آسمان‌شکاف داشت و پایانی چنان کوبنده که گویی درِ معبدِ ادبیات را برای ابد به روی تمامیِ نوشته‌های پس از خود بست!
نویسنده، انسانی از جنس تاریکی مطلق آفرید؛ کاراکتری که گویی هر اتم وجودش را از واژه‌های سیاه ناامیدی سرشته‌اند.
او همچون آینه‌ای شفاف و شکسته است که در هر نگاه، تصویری نو و متضاد از خود بازمی‌تاباند... 
و این نقاب ناامیدی‌اش  که گاه همچون پرده‌ای سنگین بر چهره می‌افکند و گاه ناگهان به کناری می‌غلتد.  
خود زیرکانه‌ترین کلاهبرداری روایت است؛چرا که در ژرفای آن، نه تاریکی محض، که نور رمزآلودی می‌درخشد که تنها چشم‌های بی‌تعصب قادر به رؤیتش هستند...
درود بر قلم نویسنده‌ای که توانست چنین شخصیت پارادوکسیکال را بی‌آنکه محکومش کند یا تبرئه‌اش نماید،با تمام زوایای تاریک و پستش به تصویر بکشد!
      
9

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.