یادداشت آتن
3 روز پیش
4.0
24
کل زندگیام را با شرمساری گذراندهام. رمانِ دازای اینگونه آغاز میشود. ناشناسی رو در روی ما نشسته و از زندگیاش میگوید. چهرهاش آرام آرام با پیشروی روایت نمایان میشود. در ابتدا تصوری که از این نویسنده داشتم انسانی آرام، دور از تعلقات انسانی، ترسان از جامعه و زندگی اجتماعی بود.... اما در انتها میبینی، آن دلقکی که همه را فریبداده است. نقاشی که هیچوقت دست به کار بزرگی نزدهاست. مرد دلربایی که تمام ماجراهایش به ترک و جدایی و مرگ کشیدهاست. دیوانهای که در یک شب، یک شب هم نه، در چند لحظه کوتاه، تمام موهایش بر آن پشتبام کذایی سفید شدهاست. تسویه حساب شخصی دازای با خودش که به عنوان آخرین اثر او، تبدیل به یکی از مهمترین اثر شتابزده به لحاظ روایت در ادبیات ژاپن شده است.
(0/1000)
яσвεят
2 روز پیش
0