یادداشت علی عقیلی نسب

                بسم الله الرحمن الرحیم 

رینگ لاردنر در ایران نویسنده‌ای ناشناس است و معدود افرادی که او را می‌شناسند، نام او را در ناتور دشت شنیده‌اند.[۱] نشر نیلا در سال ۱۳۸۱ ترجمه محمد نجفی از سلمونی را منتشر کرد. چهار سال بعد از اینکه ترجمه ناتوردشت از این مترجم را منتشر کرده بود
یازده سال بعد از چاپ اول، در سال ۱۳۹۲ دومین چاپ این کتاب کوتاه منتشر شد و امروز با وجود گذشت ده سال از آخرین چاپ کتاب سلمونی، هنوز خبری از تجدید چاپ این کتاب نیست.

رینگ لاردنر متولد ۱۸۸۵ و تا سال ۱۹۱۶ به ستون‌نویس ورزش بود و داستان نقشی در زندگی‌اش نداشت. در همان سال کتاب You Know Me Al را منتشر کرد که ویرجینیا وولف از جمله تحسین‌کنندگان آن بود.
لاردنر بر بعضی از هم‌عصران خود مانند اسکات فیتزجرالد، ارنست همینگوی و جان اوهارا تاثیر گذاشته است. جان اوهارا درک خود از دیالوگ را به لاردنر نسبت می‌دهد.
اندرو فرگوسن، روزنامه‌نگار، در مورد لاردنر نوشته است: «رینگ لاردنر خود را عمدتاً یک ستون‌نویس ورزشی می‌دانست که قرار نبود چیزهایش دوام بیاورد، و حتی پس از انتشار اولین شاهکارش، You Know Me Al، در سال 1916، به این باور پوچ ادامه داد.»

داستان سلمونی از زبان آرایشگری به نام وایتی که به سفید برفی هم شهرت دارد روایت می‌شود. داستان در یکی از شهرهای ایالت ایلینوی آمریکا اتفاق می‌افتد. راوی برای شخصی که تازه وارد این منطقه شده است (که مشتری‌ای جدید است یا ممکن است برای استخدام آمده باشد) از فردی به نام جیم کاندل می‌گوید.
داستان به جیم کاندل می‌پردازد، شخصی بی‌احساس که ویرانی‌هایی در زندگی دیگران به بار می‌آورد، این کار صرفا برای لذت بردن آن‌ها را انجام می‌دهد، بدون اینکه کینه یا دلیل دیگری در کار باشد. سرانجام این رفتار گریبان جیم را می‌گیرد...
شخصیت راوی داستان مورد پردازش قرار نمی‌گیرد اما از صحبت‌های او در مورد کاندل می‌شود فهمید که مخالف رفتار او نیست و شخصیت جیم مورد تایید او است.
اینکه جان اواهارا می‌گوید دیالوگ را با آثار لاردنر درک کرده است، در همین کتاب سلمونی قابل مشاهده است. دیالوگ‌ها، چه صحبت‌های راوی چه دیالوگ‌های داستانی که دارد تعریف می‌کند، به شدت واقعی هستند و راوی داستان مانند هر کسی که دارد ماجرایی تعریف می‌کند، وسط ماجرای اصلی‌اش، داستان‌های فرعی و معرفی شخصیت‌های فرعی را می‌گنجاند و این شخصیت او را برای ما واقعی‌تر جلوه می‌دهد.
سلمونی، مانند دیگر آثار لاردنر زبانی طنز و کنایی دارد، زبانی که نویسندگان نسل‌های بعد آمریکا بیشتر از آن استفاده کرده‌اند و به نوعی یکی از مشخصات داستان آمریکایی شد. البته نمی‌دانم لاردنر چقدر بر نویسندگان نسل بعد آمریکا اثر گذاشته است. اما در بین هم‌عصران خود مانند همینگوی و فاکنر این زبان کم‌تر به چشم می‌خورد و زبان نویسندگان نسل سوم آمریکا بیشتر به زبان لاردنر شباهت دارد.
ترجمه محمد نجفی به زبان محاوره‌ای توانسته است حق داستان را ادا کند. احتمالا ترجمه رسمی چنین امکانی را فراهم نمی‌آورد.


۱_در ویکی‌پدیای انگلیسی ارجاعات دیگری که نویسندگان به لاردنر داده‌اند آورده شده، از جمله آن‌ها فرنی و زویی سلینجر است که هنوز آن را نخونده‌ام.
        

26

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.