یادداشت
1400/5/5
4.0
18
سه گانهی کوههای سفید، شهر طلا و سرب، و برکهی آتش یک داستان سه جلدی بسیار جذاب است. ۹-۱۰ ساله بودم که خواندم و از این بابت بسیار احساس خوشبختی میکنم که دقیقن در سنی که بسیار مناسب خواندن کتاب بود با آن مواجه شدم. خلاصهی داستان این است که تعدادی موجود ناشناخته به نام «سه پایه» وجود دارند که با نصب کردن وسیلهای به اسم کلاهک روی سر مردم کنترل آنها را به دست میگیرند تا در خدمت آنها باشند. مردم خودشان وقتی کودکان به سن مشخصی میرسند در مراسمی این کلاهکها را روی سر بچهها نصب میکنند. داستان از اینجا شروع میشود که تعدادی از کودکان، قبل از اینکه به سن موعود برسند فرار میکنند و برای نجات شهر با هم تلاش میکنند و به کوهها پناه میبرند و آنجا به دور از سلطهی سهپایهها شهری بنا کردهاند. از اینجا داستان شروع میشود و سه جلد این داستان ادامه دارد. هیجان، بلندپروازی، حتا گاهی ترس، امید، جنگندگی و ... از احساساتی است که خواندن این کتاب به خواننده هدیه میدهد.
13
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.