یادداشت زینب سادات میرقاسمی
1402/6/14
دنیای پیشرفته بدون فقیر و با عدالت؟، جایی که کسی دیگه از مریضی لازم نیست بمیره دنیاییه که همه ما آرزوی رسیدن بهش رو داریم _بعد از به نتیجه رسیدن "ابرتندر" که یک هوش مصنوعی جامع هستش ساختار جهان تغییر کرده، دیگه دولتی وجود نداره. ابرتندر همه چیز رو تحت نظر داره و به بهترین شکل ممکن مدیریت میکنه اما با رسیدن تکنولوژی به حد اعلا یه مشکلی وجود داره، دیگه کسی هیچجوره نمیمیره؛ تو خودکشی هم بکنی به مرکز احیا بر میگردی و دوباره زنده میشه در این شرایط انسانها برای به تعادل رسوندن کره زمین مجبور شدن تنها یک سازمان داشته باشن که فقط توسط انسانها اداره میشه《داس شهر》سازمانی که به رفتار خوشهچینها نظارت میکنه. اما سوال مهم، خوشهچین کیه؟ خوشهچین تنها فردیه که میتونه باعث مرگ بشه، تو دنیای امروزه ما به این افراد میگیم قاتل، اما خوشهچین قاتل نیست، شایدم هست؟ واقعا از خوندن این کتاب لذت بردم، با اینکه اصولا رده سنی کتابهای نشر پرتقال یکم برای سنم فکر میکردم پایینه (همین نظر رو در مورد هوپا داشتم قبل از اینکه یاغی شنها رو بخونم) ولی قصهایی که داشت روایت میشد روون بود، هم ویراستاری هم ترجمه عالی بودن اما از همه مهمتر ایده داستان بود که قشنگ بود، تو همه دنیاهای پساآخرزمانی که مربوط به هوشمصنوعیه هوشمصنوعی در نهایت دشمن انسانها میشه، اما اینجا واقعا ابرتندر دشمن آدمها نبود، به جز یک مورد خاص دنبال دورزدن دستورات اولیهاش نبود. دیدگاههای متفاوت خوشهچینها نسبت به کارشون خیلی قشنگ بود، چالشهایی که داشتن و در نهایت خوشحالم از خوندنش
(0/1000)
Wife of Aaron Warner
1402/7/11
0