یادداشت کوثردشتی

سلطان مار
        قلم بهرام بیضائی در خلق نمایشنامه مرا وادار می‌کند که زبان به تعریف از او بچرخانم.
بیضائی حقیقتا در استفاده از جملات و کلمات در نوشتن نمایشنامه یک نابغه است.

سلطان مار، یک مجلس تقلید است.
نمایشنامه‌ای که از ابتدا تا انتها، نقدها، فکاهی‌ها، دیالوگ‌ها، نقش‌ها و همه چیز دقیقا سرجای خودشان بودند.

چقدر سفرای جابلقا و جابلصا مرا به یاد شوروی و انگلیسی انداخت که روزی مملکت را بین خودشان تقسیم کردند و تا کل مملکت را فتح نمی‌کردند رضایت نمی‌دادند.

 و چقدر این دیالوگ، تامل مرا برانگیخت:

اگر قافله سالار خطا برود یک قافله را به خطا برده‌است، پس نباید قافله را به یک تن سپرد!
      

10

(0/1000)

نظرات

یه روز شوروی یه روز روسیه
یه روز انگلیس یه روز چین...

0