یادداشت زهرا زرینفر
1402/5/6
چستر پسربچهای است بدعنق و مجهز به طعنههای معرکه که حالا وارد مدرسهای شده است که همه افراد از معلم و دانشآموز بسیار مهربان و ساده هستند. چستر که تا حالا توی مدارس زیادی دوام آورده بود حس میکند هیچ راه چارهای ندارد جز اینکه تسلیم فضای مدرسه شود. در این میان بغلدستی چستر، یعنی جو، توجه او را جلب میکند. پسری شلخته و بدخط که تقریباً تو هیچ درسی هم خوب نیست و این شروع یک دوستی تازه است. چیزی که تو این کتاب خیلی دوست داشتم این بود که نویسنده سعی نکرد شخصیت چستر را تغییر بدهد و با یک معجزه اوضاع خط و نظم جو را بهبود ببخشد. بهنظرم جا داشت کتاب مفصلتر شود چون «آن فاین» خیلی سریعی از بعضی فصلها گذشت.
1
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.