یادداشت پرنیان صادقی
3 روز پیش
این نمایشنامه درباره خانوادهی معمولی خوشبختیست که با برملا شدن رازی زندگیشان دچار دگرگونی میشود.داستان در ظاهر همین قدر ساده و به دور از پیچیدگی خاصی ست.اما چیزیکه در انتها ذهن خواننده را درگیر خود میکند این است که آیا گفتن حقیقت همیشه به نفع افراد است؟یا گاهی پنهان کردن حقیقت باعث ایجاد آرامش،هر چند ظاهری، در زندگی اشخاص نمیشود؟ بخش زیبای نمایشنامه تقابل دو شخصیت داستان است: یکی اصرار بر بیان حقایق دارد ولو به ضرر، و دیگری بر این نظر است که زندگی گاهی به دروغهایی نیز احتیاح دارد.... **از یک آدم معمولی دروغ زندگیش رو بگیر اونوقت خوشبختی یک دفعه در وجودش میشکنه**
(0/1000)
پرنیان صادقی
دیروز
1