یادداشت یاس
1404/6/19
وقتی که داشتم کتاب رو میخوندم یه جوری یه جایی بین تاریکی و نور معلق بودم و هی بین شون در حال رفت و آمد بودم . جنوبی حرف زدن های علی خیلی جذاب بود. جا نگذارم که خیلی تلخ بود و تصویر مبهم با نور کمرنگی از کشور و نسلی که دارم داخلش زندگی میکنم رو بهم نشون داد. یک روزه تمامش کردم و تصویر عشق علی و سرمه برام خیلی قشنگ بود و دوستش داشتم. هر جمله ی علی در عین سادگی سرشار از تلخی و آینده ی تاریکی بود که الان هممون همین حال رو داریم. و در آخر بنظرم شخصیت علی اسطوره ی تنهایی و تاریکی بود که به تنهایی حرف دل خیلی هارو زد و بشدت نمایشنامه ی قشنگی بود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.