یادداشت فاطمه معروفی
6 روز پیش
من این کتاب رو درست زمانی تموم کردم که با تمام وجود ترس از دست دادن عزیزانم رو حس میکردم. روزهایی که اخبار پر از دلهره بود، مرز بین زندگی و مرگ مدام جلو چشممون جابهجا میشد و واقعیتِ «فانی بودن» از همیشه نزدیکتر بود… درست در همین فضا، من با کتابی همراه شدم که بزرگترین ترس انسان،مرگ رو، نه مخفی میکنه و نه با روایتهای خیالی نرمش میده؛ بلکه مستقیم تو چشمش نگاه میکنه. ⸻ 🌞 بین مرگآگاهی و زندگیپذیری یالوم در این کتاب، مرگ رو صرفاً پایان زندگی نمیدونه؛ بلکه اون رو فرصتی برای «زندگی کردن واقعی» میبینه. او در دل روایتهای شخصی و درمانی، نشون میده که چطور آگاهی از فنا، میتونه ما رو از پوچی نجات بده و به سمت معنا سوق بده. برای من بهعنوان یه رواندرمانگر، این نگاه یالوم بیشتر از هر تئوریای در دلِ کار بالینیام جای گرفت. چون بارها دیدم پشت اضطرابها، بیقراریها و حتی افسردگیها، همون ترس حلنشده از مرگه. ⸻ 🧠 شفقت اگزیستانسیال؛ درمانی بیفریب چیزی که عمیقاً به دلم نشست، صداقت بیپرده یالوم بود. نه وعدههای معنویِ فانتزی میده، نه امیدهای کاذب. میگه: «ببین! مرگ هست. اجتنابناپذیر و واقعی. اما میتونی باهاش زندگی کنی.» و این پیام رو نه با ترسوندن، بلکه با همراهی، نگاه انسانی و احترام منتقل میکنه. به من یادآوری کرد که گاهی، بهترین کمکی که میتونیم به آدمها بکنیم، اینه که کنارشون باشیم، بدون فریب، بدون نصیحت. ⸻ 📚 یادگیری برای درمانگر بودن، نه فقط درمان کردن یکی از چیزهایی که از این کتاب آموختم، این بود که رواندرمانگر باید بیش از هر چیز، آدم باشه، با دردها، سوالها و رشدهای خودش. یالوم با روایتهایی از شکستها، تردیدها و مسیرهای خودش، یادم داد که نیازی نیست در اتاق درمان همهچیزدان باشم؛ کافیه حاضر باشم، مشتاق یادگیری، و جسور در همراهی. ⸻ 🧩 کاربرد در جلسات درمانی این کتاب، منبع الهام واقعی برای جلساته. تکنیکهای متداول گاهی در برابر بحرانهای عمیق انسانی کارایی ندارن، اما حرفهایی از جنس “اثر پایدار”، “ردپای مثبت”، “کمک به دیگران برای معنابخشی”، میتونن جرقهای روشن کنن. خیلی وقتها، با الهام از همین رویکرد یالوم، زبان فلسفیتری وارد اتاق درمان کردم. زبانی که پر از همدلی، درک و احترام به ترسهای عمیق وجودی آدمهاست. ⸻ نقاط قوت کتاب ✅ زبان انسانی، قابلدرک و پر از همدلی ✅ ترکیب روایت شخصی، تجربه بالینی و تحلیل فلسفی ✅ پرداخت صادقانه و بیپیرایه به مرگ ✅ مناسب برای درمانگران و خوانندگان دغدغهمند به رشد ⸻ نقاط ضعف کتاب ❌ برای مخاطبانی با دیدگاه الهی و معنوی قوی، ممکنه پاسخدهی محدود باشه ❌ گاهی در تکرار مضمونها در بخشهای مختلف افتاده ❌ تم کلی کتاب غمزده است و برای برخی ممکنه احساس سنگینی ایجاد کنه ⸻ 🔚 جمعبندی | خیره شدن، نه فرار کردن یالوم ما رو دعوت نمیکنه که نترسیم از مرگ؛ میگه ترس طبیعیه. ولی این ترس میتونه بشه موتور حرکت، بهجای مانعی برای زندگی. این کتاب، به من یادآوری کرد که زندگی، ارزشمندتر میشه وقتی محدود بودنش رو به یاد بیاری. شاید به همین دلیله که «خیره به خورشید» با وجود سوزشش، میتونه زندگی رو روشنتر کنه. ⸻ 💭 سؤال پایانی: اگر قرار بود همین حالا بمیری، از چه چیزی بیشتر حسرت میخوردی؟ و چطور میتونی امروز طوری زندگی کنی که اون حسرت، کمرنگتر بشه؟
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.