اوایلش جذبم نکرد. چند باری تا صفحه بیست خوندم و ادامه ندادم و چون خیلی تعریف شده بود بالاخره ادامه دادم و واقعا لذت بخش بود گ. آشنایی کم کم آقای اوه با همسایه جدید و آب شدن یخ بینشون. راه دادن بقیه به زندگیش باعث شد جمله « درمون یه انسان یه انسان دیگه است » رو یادم بیاد.