یادداشت

مثل آب برای شکلات
مدتی بود ک
        مدتی بود که به واسطه‌ی معرفی یکی از بوک‌بلاگرها مشتاق بودم تا این رمان را بخوانم و قسمت این بود که در کتابفروشی‌ای در قزوین به چشمم بیاید و با اینکه فروشنده با برچسبْ قیمت اصلی کتاب را تغییر داده بود، نهایتاً خودم را راضی کردم تا برش دارم.
مثل آب برای شکلات زندگی عاشقانه‌ی پرفراز و نشیب تیتا، کوچک‌ترین دختر خانواده‌ای مکزیکی، است که از خلال دستورالعمل‌های آشپزی طی دوازده فصل موسوم به ماه‌های سال روایت می‌شود.
توصیف‌های کتاب گویا است و مخاطب را درگیر می‌کند. درگیر بوها و مزه‌ها.
مثل آب برای شکلات نمونه‌ای عالی برای رئالیسم جادویی است. هرچه‌قدر ممکن است خواندن صدسال تنهایی برای بعضی از کتاب‌خوان‌ها سخت باشد اما مثل آب برای شکلات از دشواری‌های صدسال‌ تنهایی خالی است و از محاسن آن برخوردار است.
ترجمه‌ی کتاب روان و خواندنی است اما حروف‌چینی و ویراستاری کتاب واقعاً بد است. علائم نگارشی بی‌توجه به محتوا در متن پراکنده شده‌اند و گاهی روند خواندن را مختل می‌کنند. 
طبق رسوم خانواده‌ی دلاگرازا، آخرین دختر خانواده بایستی تا آخر عمر مادرش پرستار او باشد و حق ازدواج ندارد. تیتا اما عاشق پدرو شده‌است و نمی‌تواند بپذیرد که پیش از به دنیا آمدنش تکلیف سرنوشت او تعیین شده‌است. ماما النا که گستاخی‌های تیتا را برنمی‌تابد در مراسم خواستگاری پدرو از تیتا رسماً اعلام می‌کند که تیتا حق ازدواج ندارد و در عوض خواهر بزرگ‌ترش آماده‌ی پیوند زناشویی‌ است.
رمان در دوازده فصل ماجراهای خانواده‌ی دلاگرازا را با تمرکز بر روایت تیتا دنبال می‌کند و با پایان‌بندی عجیبش شما را غافل‌گیر خواهد کرد.
      

18

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.