یادداشت
1402/9/28
باغهای معلق، روایت هفت زن سوری ساکن شهرهای نبل و الزهرا از چهارسال محاصره این دو شهر است. ارزش این کتاب بهخاطر روایتهای دستهاول از کسانی است که محاصره، بمباران، گرسنگی و ترس را چهارسال تجربه کردهاند. هیچکدام از راویان، نویسندهی حرفهای نیستند اما به واسطهی تجربهی زیستهای که دارند روایتهایی خواندنی خلق کردهاند. من خودم را در نبل و الزهرا تصور کردم، میان بمباران، دود و آتش. در حمام، زیرزمین و کوه پنهان شدم، برای زنده ماندن. به روز آزادی فکر کردم، به روزهایی که هیچ بچهای گرسنه، زخمی و ترسان نباشد، به روزهایی که همسرم نگهبان شهر نباشد و پسرم در صف محافظین. آرزو کردم همهی اعضای خانواده سر سفره افطار و سحر کنار هم نشسته باشیم. من همراه زنان این کتاب برای آزادی نبل و الزهرا اشک ریختم. من با خواندن این کتاب فکر کردم به روزهایی که دیگر غزه در محاصره نباشد، فلسطین آزاد باشد، مثل سوریه. به روزی که روایت هفت زن از فلسطین را بخوانم و شاد از آزادی فلسطین اشک بریزم. #حلقه_کتابخوانی_مبنا #تنها_کتاب_نخون #با_کتاب_قد_بکش #کتاب_باغهای_معلق
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.