یادداشت منصوره مصطفی زاده
1403/4/27
این کتاب یادداشتهای یک مستشار ایرانی است که در دوران جنگ بوسنی، به کمک مسلمانان بوسنی رفته بودند. مثلا این بخش از کتاب را ببینید: ۱۳ اسفند ۱۳۷۱ باز هم سحری جا ماندیم و به اجبار باید روزهٔ بیسحری بگیریم. فقط بلند شدیم نماز صبح خواندیم و باز هم خوابیدیم. برق هم رفته و سرما کمکم بر فضای اتاق غلبه پیدا کرده است. ساعت نه همراه با دکتر جاکا، مهندس آب و حاجاحمد به دوبرونیا رفتیم. آنجا خلیل، مسئول ستاد تیپ دوبرونیا را دیدیم و ما را به منزل عصمت حاجیچ، فرمانده تیپ دوبرونیا برد. منزلش چند بلوک عقبتر از خط مقدم است. 🔹در منزل او با حضور مسئولان خط شهرک دوبرونیا و فرودگاه، جلسه را برقرار کردیم. پیشنهادها ارائه شد و قرار گذاشتیم برویم و محل آغاز تونل زیر فرودگاه را از نزدیک بررسی و مشخص کنیم. چون حاجاحمد [کریمی] مدتها است طرح این تونل را که از تونل عملیات فتحالمبین اقتباس کرده، ارائه داده و بسیار تلاش میکند این تونل برای رفع محاصرهٔ شهر سارایوو از زیر فرودگاه زده شود و دو طرف آن، یعنی دوبرونیا به بوتمیر، را به هم وصل کند. این تنها راه ارتباطی مطمئن بین جبهۀ مسلمانان سارایوو با خارج از آن است و به نظر میرسد تحول عجیبی در خطوط مقدم شهر سارایوو ایجاد کند. اگر این تونل زودتر زده میشد، چه بسا معاون نخستوزیر بوسنی کشته نمیشد. (حاكيا تورالیچ، معاون نخستوزیر وقت بوسنی، در یک عملیات تروریستی به دست صربها کشته شد.) 🔹 حدوداً چهل پنجاه روز پیش صربها نفربر معاون نخستوزیر را متوقف کردند و او را از آن بیرون کشیدند و جلو چشم محافظانش که همه سربازان و افسران UN بودند، تیرباران کردند. غیرممکن است این عملیات از قبل طراحی نشده باشد. حتماً توافقاتی بین UN و صربها صورت گرفته بود، اما اجمالاً میتوان گفت اگر این تونل وجود داشت، لازم نبود او را از میان صربها بگذرانند، یا اینکه سربازان UN کار انتقال او را انجام دهند. خود مسلمانان حفاظت او را بر عهده میگرفتند.
(0/1000)
محمدمهدی حیدری
1403/4/28
3