یادداشت یاسمین فلاحتی

        به نگاه و قدرت تحلیل و دایره لغات شریعتی غبطه میخورم...
کمتر کسی رو دیدم که انقدر بتونه درست نگاه کنه، قطعا خالی از نقص نیست، زاویه دید شریعتی به ادیان الهی، به خط مشی‌ای که جامعه انسانی تا به اینجا طی کرده، کم نظیره، البته شخصا توصیفاتش از پیامبرانی مثل حضرت موسی رو نمی‌پسندم، اما اگر بخوام صادق باشم، تا حالا اینطور نگاه نکرده بودم، ّاینطور برایندی، به احوالات جامعه، و بعد حضور و ظهور ناگهانی یک پیام‌بر، و بعد سِیر جامعه به سمت تعادل، خب اینجا یه وقفه پیش میاد، جامعه‌ای که تعادل نداشته با حضور پیامبر، پیامبری با احوالات و افکارات و الهاماتی در خور همون جامعه، به سمت تعادل پیش میره، خب اینجا باید پیامبر جدید بیاد و دینی به روز بیاره که جامعه دوباره از تعادلی که بهش رسیده منحرف نشه، اما پیروان اون مذاهب معمولا پذیرای دین و پیامبر جدید نیستن و اتفاقی که می‌افته؟ جامعه دوباره از تعادل خارج میشه. روند تا مبعث پیامبر به همین صورته، اما بعد محمد(ص) از دل غار بیرون میاد، کسی که اخلاق عظیم داره، کسی که نسبت به کفار سختگیره و در عین حال رحمت للعالمینه..
شریعتی اذعان میکنه برای شناخت یک مذهب بهترین روش دیدن پیامبر، کتاب و نمونه های برجسته تربیت شده تو اون مکتب هستن، و وقتی اسلام و محمد و قران و ابوذر و علی رو برای مخاطب باز میکنه، ناخودآگاه این دید و میده که این یک مجموعه کامله، این اعضا در کنار هم میتونن به همه ابعاد وجودی انسان بپردازن و هیچ وقت از حالت تعادل خارج نشن، این همون چیزیه که اجتماع انسانی قرن ۲۱ بهش نیاز داره،
((انسانی نیمه خاک، نیمه خدا، انسانی که هم تجربه روم را آموخته باشد و هم تجربه هند را، انسانی فردش با دوبال، جمعش با دو بعد. تصویر چنین انسانی چگونه خواهد بود؟ 《پارسای شب و شیر روز》 ( نقل شده از حضرت محمد راجع به اصاحبش)، و مذهبش؟ دینِ کتاب، ترازو و آهن))
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.