یادداشت صادق شریفی

باغ وحش اساطیر
        افسوس. برای منی که هم عاشق اسطوره ام و هم شیفته ی طنازی چه کتاب خوبی میتوانست باشد و نبود.
نویسنده خواسته هم طنز بنویسد هم درباره اسطوره ها صحبت کند اما از نظر من شکست خورده. نه طنزش دلنواز است و نه میشود چیزی از اسطوره هایی که درباره اش صحبت کرده فهمید. اینقدر شوخی را با اطلاعات مربوط به هر موجود افسانه ای  قاطی کرده که آدم نمی فهمد تا کجا مطالب واقعیست و تا کجا طنز نویسنده است. پس شما نمی توانید با خواندن این کتاب بگویید من فهمیدم خر سه پا و  کرم هفتواد چیست و بتوانید این موجودات را برای بقیه توصیف کنید. از طرفی نویسنده اشاراتی طنز آمیز دارد که خواننده باید همه ی دانسته های نویسنده را بداند که از معنای آن طنازی چیزی بفهمد. این که حیوان حیوان است غزال و آهو فرقی نمیکند را شاید پنج درصد مخاطبین لطیفه اش را شنیده باشند. برای نود و پنج درصد بقیه یک جمله بیمزه ی نامفهوم است. 

تنها شاید و فقط شاید این کتاب برای کسی جذابیت داشته باشد که به اسطوره های ایرانی مسلط باشد و حالا خوانشی طنز آمیز از ویژگی های آنها را بخواند. اگر مثلا شما درست ندانید "هما " چیست از متن نمی فهمید چی جدیست چی شوخی و به کجا باید بخندی و از کجا باید بیاموزی. من نتوانستم هنوز بفهمم آیا "چال" که در بخش "آل" به آن اشاره شده واقعا موجودیست افسانه ای همرده ی آل که ویژگی های خاص خود را دارد، یا چیزی من در آوردی است که نویسنده برای مزاح از خودش ساخته. 
خلاصه که ایده ی فوق العاده جذابی بود که متاسفانه خراب شده. هر کتابی ارزش خواندن دارد اما اگر کتاب بهتری در دسترس دارید اول به سراغ آن بروید.


      

24

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.