یادداشت kimiyafard

kimiyafard

kimiyafard

1403/11/1

        عجیب بود که قلبم توانایی هندل این جلد رو داشت... 
الان که کتاب رو تموم کردم نمیخواستم بنویسم چون پر از حس غم، عشق، هیجان، خشم بودم و باید میزاشتم آروم بشم اما اگه ننویسم همه حسم میپره و لازمه که الان بنویسم.
من در این جلد برای احساسات جکس و اونجلین آب شدم..‌
دوست دارم خانوم گاربر برای هر فیت یه داستان بنویسه...
کیاس تا چند صفحه آخر دوست داشتم  و حتی دلمم میخواست که یه اسپین آف ازش داشته باشیم منتهی الان تا جلد بعد رو نخونم نمیتونم خشمم رو ازش کم کنه
 اسکار فریکی ترین شخصیت این مجموعه کسی نیست جز آقای آپولو (-_-#) این شخصیت از جلد اول تا آخر این جلد با روانی بازیاش اعصابم رو خورد کرد و ایشون توی لیست منفور های من میمونه ( با اینکه تا اواخر داستان دلم براش میسوخت)  
#بمیرم برات جکس...و همینطور تو اونجلین عزیزم

در مورد این جلد نقد های متفاوت و بدی گرفته بودم و همش منتظر باگ بزرگی در داستان میگشتم اما غیر یدونه که احساس میکنم قراره در جلد بعد پاسخ بگیرم چیزی نبود...
خیلی نقد خوندم که میگن میتونست کمک بگیره در زمان سفر کنه!! والا اگه دقت کنیم اسطوره که عمرا بهش کمک کنه چون اولا جکس باهاش مشکل داره و علت سفرش هم خب مسلما اسطوره نمی پذیره... و خب شاید بگین از اسسین( assassin) چرا کمک نگرفت چون میتونست سفر کنه؟ درباره این سوال دوست دارم جواب خانوم گاربر رو بشنوم ولی طبق چیزایی که خوندم هیچ فیتی از نظرشون این حرکت پایداری نیست چون خوندیم که  اولا زمان نمیزاره که تغییر زیاد بدیم و اگر هم تغییر کوچکی هم باشه یه چیز باارزش رو در زندگی از دست میدی‌‌... و البته که اسسین این کار رو برای جکس نمیکنه و البته در داستان میتونستند فیت های دیگه ای هم حضور پیدا کنن :) منتهی عدم وجودشون باگ حساب نمیشه.‌. وجود فیت های دیگه مثل فرق بین عالی و عالی ترِ...
و البته این رو هم تکرارکردن در این جلد که اگه خیلی به گذشته های دورتر سفر کنن زمان بیشتر مقاومت میکنه و عملا تغییری در زمان ایجاد نمیشه... همه ی این دلایل کتاب بنطر منطقی میان تا نقد هایی که سر باگ های داستان هست رد بشن...
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.