یادداشت محمّد صالحی بابادی
1402/9/16
پوآرو، قطار، قتلی مرموز، شواهد و مدارک. اینها کلماتی هستند که با نگاه به عنوان و جلد کتاب به ذهن ما میروند؛ ولی فکر نمیکنم بتوانید قبل از خواندن کلمات این کتاب، غافلگیری یا غافلگیریهای موجود در این کتاب را تصوّر کنید. پوآرو در حال برگشت از یک مسافرت، سوار بر قطار سریعالسیر شرق میشود و با یک قتل روبهرو میشود؛ یعنی قتل یکی از مسافران قطار. پوآرو از این لحظه به بعد، بهعنوان یک کارآگاه قهّار و ماهر و کارکشته وارد میشود و شواهد و مدارک را بررسی میکند. شواهد و مدارک سبب ابهام این مسئله میشوند که قاتل چه کسی است و پوآرو در بررسیِ خویش، همراهان خویش را با حدسهایی هوشمندانه غافلگیر میکند. بهمرور زمان، معلوم میشود که باید در بخشهای بسیاری از پازلِ این ماجرا، شک و تردید کرد و پوآرو نیز به همین امر مشغول میشود، تا آنکه در لحظات پایانیِ داستان، بزرگترین غافلگیری در انتظار شماست. بعد از غافلگیری بزرگ، نویسنده داستان خود را به نحوی باشکوه به پایان میرساند. این داستان از لحاظ معمّایی، در سطح بسیار خوبی قرار دارد. نگارندۀ این سطور، سالها قبل فیلمِ اقتباسشده از این کتاب به کارگردانی کِنِت برانا (سال ۲۰۱۸) را دیده؛ ولی در هنگام مطالعۀ این کتاب، در بَحرِ معمّاهای کتاب رفت و غرقِ آنها شد. از این رو، میتوان گفت که این کتاب برای عاشقان کتابهای معمّایی و پلیسی بسیار خوب خواهد بود. پایانِ داستان بهشدّت باشکوه بود و من در ذهن خویش وصفی بهتر از «باشکوه» برای آن ندارم. امیدوارم از مطالعۀ آن لذّت ببرید.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.