یادداشت gharneshin
1404/3/8
خوان رولفو قلم دلنشینی دارد که حتی داستانهای بدش را آدم با لذت میخواند. او در کتاب دشت سوزان به چند شیوهی مختلف داستان مینویسد. گاهی مونولوگ، گاهی طنز سیاه، گاهی جریان سیال ذهن و... شیوهی انتقاد او به خرافات و اعتقادات افراطی بسیار جالب است و داستانهایش طنز متفاوتی دارد. بهتربن داستانهای کتاب به نظر من دشت سوزان، عاقبت زمیندار شدیم، تالپا و لووینا بودند. اگر پدرو پارلمو را خواندید و در دنیای رولفو غرق شدید، حتما سراغ این کتاب بروید و بیشتر از قلم متفاوت و زیبای او لذت ببرید. حیف که رولفو آثار کمی دارد. حیف.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.