یادداشت Sheida Hanafi
1404/2/17
یه جوری شدم :) درواقع خیلی از صفحات کتاب رو بارها و بارها خوندم تا شخصیت ها و کلیت داستان رو متوجه بشم دو شخصیت کلیدی قصه بلینت و هنریت تا کجای قصه مندرگیر این بودم که متوجه بشم که این دو نفر ۲ تا خانم و آقا و همسن و همبازی بودند. یک قصه مجاری قبل از جنگ جهانی دوم و استعمار ! ایرن و بلینکا خواهرند یکی باهوش و اغواگر و دیگری گیج و دیرفهم [ اینجا یاد خواهران باربارن افتاده بودم ۳ زن و یک مرد ، داستان همیشگی مثلث عشقی و بهم خوردن دوستی ها برای جلب توجه و به دست آوردن یک مرد ! خیابان کاتالین محله این آدم هاست، آدم هایی که عشق رو فدا میکنند و با غرور و خودخواهی از هم جدا میشن تا بعد ها به قیمت فروپاشی بنیاد خانواده هاشون بهم برسن . یه جوری شدم از این حد بی شرمی و گستاخی که در جامعه ما هم کم نیست متاسفانه.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.