یادداشت Haniyeh
1403/10/30
درواقع فقط ۱۳ درصد کتاب رو خوندم اما نیازی به ادامه دادنش ندیدم. ایده کتاب تکراریه و البته مشکلی نداره، میشه از یه ایده دوباره استفاده کرد، ولی به شرطی که یه کم خلاقیت به خرج بدی و خودت هم یه چیزایی به داستان اضافه کنی. به نظرم داستان باگ داره، هرکس میتونه هر قدرتی داشته باشه و این باعث شد فکر کنم توی اون موقعیت وقتی کای روی زمین افتاده بود و خاموشگر بالای سرش بود، هیچکس جز پیدن که از قضا هیچ قدرتی هم نداره، نمیتونست کاری بکنه؟ همهچیز دست به دست هم دادن تا این دو نفر هم رو ببینن. این اتفاق قاعدتا باید میافتاد اما نه انقدر واضح و الکی. به جز اینا، من هیچ خط داستانی احساس نمیکنم. یعنی الان نه معمایی داریم، نه انتقامی در کاره، نه شورشی قریبالوقوعه، نه یه گروهی زیرزمینی مبارزه میکنن، کلا هیچی. فقط کای و پیدن! من نمیتونم سه جلد اینجوری ادامه بدم. شخصیتپردازی کای رو هم نفهمیدم. از یه طرف به ما آدم سرد و بیرحمی که راحت بیگناه میکشه معرفی میشه و خودشم توی افکارش تایید میکنه، از یه طرف اجازه میده افرادی که دستگیر کرده فرار کنن. اینم در حالیه که خودش رو درقبال دستور پادشاه مسئول میدونه و ازش اطاعت میکنه، ولی دقیقا اینجا دستور پادشاه رو دور زده. نویسنده یه شخصیت ساخته که تو ۱۰ درصد اول کتاب پر از تناقضه و به جای جذابیت، ازش زده شدم. چنین نقشی باید جسور، قاطع و باهوش میبود؛ کای هیچکدوم نیست. ایده جالبه، ولی داستان نه. پیشنهادی نیست.
(0/1000)
mahshid
3 روز پیش
0