یادداشت زینب
2 روز پیش
4.5
10
«حقیقت چیست؟ سخنی که از زبانِ لالی گفته میشود، و کری میشنود، و کوری بر کاغذ میآورد.» شیخ شرزین در میانِ مردمِ نادان، از حقیقت میگفت. ولی شاید قبلش نمیدونست که تو دنیایی که منفعت در جهل و دروغه، خرد بزرگترین دشمنه.! شرزین در جهانِ بیخرد سخن از خرد گفت و با مردمِ بیمهر سخن از مهر… از خودم میپرسم اونی که به حقیقت میرسه و سرکوب میشه، بهای جهلِ دیگران رو میده یا خردمندیِ خودش رو؟! شیخ شرزین برای من شخصیتِ ارزشمندی شد، به نظرم خیلی خوبه که این کتاب رو بخونیم، چون «به یزدان که گر ما خرد داشتیم/کجا این سرانجام بد داشتیم»… و اين رو هم در نظر داشته باشیم که: «رعیت صفر است_تا بدانی_رعیت را در شمار صفر آور، و بزرگان همه عددند، و سلطان و سالاران برتر شمارهاند. سلطان نُه است و وزیران و چاکران و سالاران و دیوانیان هشت و هفت و شش و پنج و چهار و سه و دو و یکاند و رعیت صفر است. با اینهمه بهایِ هر سلطان به رعیت است، و هیچ عدد بی صفر بزرگ نشود. بدان که رعیت هیچ مینماید و بیش از همه است.» -از متن کتاب
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.