یادداشت
1402/8/11
3.4
72
دریافتهام لازمه حیات شایسته، آشتی با مرگ است. اینکه باور کنی چه بهارها که جز نسیمی در خاطری برجای نمیگذارند، چه شکوفهها که پای درخت خشک میشوند، چه درختها که به خواب زمستانی میروند، چه برج و باروها که ویران میشوند، چه عزیزان که راهی سفر دنیای دیگر میشوند، چه سلسلههای شکوهمند که در پس خود نقاطی از اوج و فرود باقی میگذارند. رسم دنیاست. این همه را ببین و بگذر. گتسبی نتوانست. دید اما نگذشت. نتوانست بگذارد و بگذرد. گمان میکرد همانگونه که خداوند ایوان خود است، خداوند زمان و زمین نیز هست. خواست عشق مرده را زنده کند. نتوانست. خود طعمه مرگ شد. #یونگیدیدن
1
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.