یادداشت fatemeh

fatemeh

fatemeh

1404/3/28

        بعد از نمیدونم چند وقت داره میره توی دسته ی *خوانده‌ام* های بهخوانم . ای کاش بهخوان گزینه ی *باهاش زندگی کرده ام* هم داشت . 
در هر صورت تموم کردنش تو شرایط الان برام عجیب و حتی شاید واجب بود؟ بهش نیاز داشتم فک کنم .
روایت  فوق العاده ای بود از  شور، مقاومت ، مهربانی  و امید .
شخصیت پردازی و نماد سازی خوبی داشت و تقریباً شیفته ی تک تک شخصیتاش شدم .
خیلی عجیبه که بعد از یه کتاب ، یه آدم و شاید یه خاطره ، انگار اشیاء جون میگیرن . الان دیگه کتونی های سفید کثیف ، هندزفزی های گره خورده و چک نویس های خط خطی برام خاصن . باعث میشن لبخند بزنم و همزمان غمگین باشم . باعث میشن یه چیزی حس کنم . باعث میشن روح آدمارو توشون ببینم . روح داستان هاشونو . . شاید روح آدم ها و خاطره هایی که یه زمانی دوستشون داشتیم و حالا فقط یه جایی بین شیار های مغز و رگ های قلبمونن .
شاید در نهایت رسالت ما انسان ها روح دادنه . روح دادن به داستان ها ، اشیاء و مهم تر از همه ؛ بهم . 
اول داستان خیلی چیزا گُنگ خواهد بود برای خواننده (که نمیدونم از نقاط قوت کتاب به حساب میاد یا از نقاط ضعفش!) ولی نگران نباشید و مهلت بدین بهش . در آخر قراره بهتون لیتر لیتر اشک و شاید ساعت ها تفکر، کمی امید و معنای متفاوتی از عشق هدیه بده . 
      
47

8

(0/1000)

نظرات

زورو

زورو

7 روز پیش

ممنون که یادداشتت  رو با بقیه به اشتراک گذاشتی🩷
به شخصه ترغیب شدم برم بخونم🌷💕
1

1

fatemeh

fatemeh

6 روز پیش

شنیدنش خیلی خوشحالم کرد وای)):
اها راستی! ممکنه یکم سانسوراش اذیت کنه و رو مخ باشه ولی فکر نمیکنم ضربه ای به اصل داستان بزنه¿
در هر صورت امیدوارم  توعم دوسش داشته باشی(:💚 

0

TOHID

TOHID

6 روز پیش

توصیفات زیبایی بود✨️
احتمالا بخونمش

1