یادداشت محمد مهدی شاطری

        بدیهی است که اگر تا لنگ ظهر مانند خرس بخوابی خوابت نمی‌برد!
خوابت می‌توانی در این شرایط خیلی کارها کنی. من کتاب شهید فرهنگ را که مدتی پیش به شکل اتفاقی خریده بودم باز کردم تا چند صفحه‌ای از آن را بخوانم.
راستش کتاب را‌ کمی زورکی خریدم. سید مرتضی آوینی از شخصیت های محبوبم بوده و هست اما اینجور کتاب هارا تحریف اشخاص می‌دانستم .   
 چند صفحه که خواندم، کتاب به دستم چسبید و جدا نشد. تا اینکه آخرین صفحاتش لحظاتی قبل پایان یافت.
من امشب برای آوینی یک دل سیر گریه کردم.
برای خودم هم همینطور...
اشک هایم هنوز روی صفحات‌کتاب خشک‌ نشده‌اند به گمانم. 
بالای برخی از خاطرات نوشته‌ا‌م:
آخیییی
الهیییی
بمیرم برات...
و...
      
22

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.