یادداشت علی جاوید
1402/11/19
حیف و صد حیف که قد و اندازه فرم و نوع نگارش این کتاب از محتوای گرانش پایین تر بود. با تمام ارادتی که به جناب عسکری دارم اما این سیاههشان ابدا در حد کتاب نبود، شاید اگر در ستون یک مجله یا روزنامه و یا کپشن اینستاگرام و یا در کانالی به صورت بخشهای مجزا منتشر میشد مقبولیت و تاثیر بیشتری داشت. اما اصلا قابلیت کتاب شدن نداشت. مخصوصا با آن سیر داستانی خرابی که داشت. درست است که توصیفات کتاب با روح آدم بازی میکنند و گاهی اشک به چشمانت میآورند و بعضی از جملات طلایی هستند و توی چشم میآیند اما اگر بخواهی در ساحت داستان به آن نگاهش کنی، سراسر ضعف است. شخصیتهای کم عمق و بی تاثیر و بی سر و ته بودن داستان به شدت توی ذوق میزند. حتی شخصیت یحیی که کاراکتر اصلی است با خود حامدعسکری در «خال سیاه عربی» هیچ تفاوتی ندارد. همان است. حتی بعضی از عبارات را هم بدون هیچ تغییری از آن کتاب آورده. واقعا حیف از آن جملات توصیفی زیبا و شاعرانه در مدح اهل بیت که در چنین قالب بدی جای گرفتند. انگار که نویسنده ابتدا با یک ایده شروع به نوشتن داستان کند و وسط کار پشیمان شود و ایده دیگری را دنبال کند و در آخرش هم همه چیز را سمبل کند و بدون اینکه حتی زحمت بازبینی یا بازنویسی را بکشد آن را بدهد به ناشر. ناشر محترم هم که بدش نمیآید از شهرت نام یک نویسنده و شاعر به نفع خودش استفاده کند، بدون هیچ ایرادی آن را چاپ میکند. و حیف از حامد عسکری که چنین اثر ضعیفی را منتشر کرده.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.