یادداشت Motahare Zare
4 روز پیش
کتاب از نگاه یک کودک روایت میشه، و همین باعث میشه داستانش خیلی صمیمی، واقعی و گاهی دردناک به نظر برسه. او با پدر و مادر، خواهرش و خرگوششون زندگی میکنه، اما شرایط زندگیشون سختتر از اونیه که یه بچه باید تجربه کنه. پدر خانواده دچار بیماری اماس شده حالا خانواده توی یک ون زندگی میکنن و بیخانمان شدن. اما چیزی که داستان رو خیلی خاص میکنه، وجود یک دوست خیالی کنار این کودکِ راویه کسی که همدردشه، همراهشه و کمک میکنه تا امیدش رو از دست نده. با اینکه داستان غمگینی بود، اما به من یاد داد چطور حتی با کمترین چیزها هم میشه زندگی کرد و نا امید نشد 🍃
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.