یادداشت احمد بابائی
1402/2/22
3.6
4
«از جنگیدن خسته شده بود، خسته از زدن، خسته از نفرت ورزیدن، خسته از همهچیز، چنان خسته که دیگر طاقت نداشت و میکوشید دلش را با فراموشی کرخت کند.» 🔹پییر و ژان داستانی معمولی، کوتاه و جذاب است که فراز و فرودش، تعلیقش و شخصیت پردازی هایش خواننده را تا انتهای ۱۹۰ صفحه با خود همراه میکند. 🔸داستانِ معمایی که به بیش از بیست سال پیش بازمیگردد و با رسیدن خبری به خانواده رولان ذهن پییر (پسر بزرگ خانواده) را به خود مشغول میکند. «پییر و ژان» آمیزهای از حسادت برادران، معمای خیانت و عشق و بیش از همه رابطهی مادر و فرزندی است. کرده یا ناکرده مادر سایهای بر رابطه او با فرزندانش و البته رابطه بین فرزندان میاندازد. ▪️شخصیت پردازی ها بسیار دقیق و کارشده هستند و بجز یکی، دو نفر مابقی از تیپ به شخصیت تبدیل شدهاند. فضاسازی و پردازش محیط هم بسیار عالی است و تا انتهای داستان احساس بودن در شهری ساحلی داشتم. 📌مقدمه کتاب که از خود موپاسان است به راستی از مهمترین و جذابترین نوشته هایی بود که تاکنون در مورد نویسنده و منتقد خواندهام و به نظرم از حیث اهمیت و جذابیت از داستان کمتر که نیست، چه بسا بیشتر هم باشد.
(0/1000)
1403/5/24
0