یادداشت محمدامین اکبری
1401/2/30
به نام او اول) مترجم مولف به مترجمی میگویند که علاوه بر جذب مخاطبان خود، به آنها خط دهد و با هر اثری که ترجمه کند کتابی را به سیر مطالعاتی آنها بیافزاید، متاسفانه از این نوع مترجمها خیلی کم پیدا میشود یکی از جوانترین آنها آقای حمیدرضا آتش برآب عزیز است. مترجمی که با جدیت به ترجمه آثار ادبیات روس میپردازد و تا به حال نویسنده های مختلفی را به مخاطبین خود معرفی کرده است و یکی از بهترین نویسندگانی که معرفی کرده: لیانید آندرییف است و یکی از بهترین کتابهایی که ترجمه کرده: داستان هفت نفری که به دار آویخته شدند دوم) مقدمه های مترجم خود بهترین اطلاعات را در اختیار خواننده میگذارد: 《وقتی شهرت ماکسیم گورکی در روسیه رو به افول گذاشت لیانید آندرییف محبوب همگان شد... پس از 1908 شهرت آندرییف رو به افول گذاشت... اگر بیشتر آثار آندرییف نانوشته می ماند، و او را تنها از طریق بهترین داستانهایش می شناختیم، بیشتر به عنوان نویسنده به او ارج مینهادیم و کمتر در این که جزو کلاسیکهاست، شک میکردیم... احترام همیشگی آندرییف به تالستوی، با وجود ارزیابیهای منفی و تند استاد پیر از نویسنده جوان، بر کسی پوشیده نیست. آندرییف در یکی از مصاحبه های 1908 میگوید: "تالستوی بی تردید مراد من است. چون صاعقه ای فرود آمد و در جان من باقی است. کسب والاتر از او نیست. هر اثرش را الگوی هنر و سنجه و معیار زیبایی میدانم..." اما از لابلای نوشته ها میتوان دریافت که در حقیقت لف تالستوی کبیر نیز داستان هفت نفری که به داد آویخته شدند را بسیار ارزشمند خوانده است...》 سوم) یک داستان بی نظیر را یاد آور داستانهای باشکوه تالستوی است -داستانی که به خود او تقدیم شده است- حتما بخوانید.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.