یادداشت نگین بدیهی
1403/9/10
بعد از مدتها یک کتاب واقعا من رو به عنوان یه خواننده درگیر کرد و مشتاقم کرد که هرچه سریعتر پیش ببرمش و یجاهایی از داستان به شدت تپش قلب میگرفتم، می ترسیدم و این قوت قلم نویسنده رو توی ژانر رازآلود نشون میده. داستان در مورد دختری به اسم اولیویاست که توی یک یتیمخانه زندگی میکنه و هیچ چیزی نداره بجز یک دفتر خاطرات از مادرش که براش نوشته تا زمانی که از گالانت دور بمونی در امان هستی و اولیویا هیچوقت متوجه این جمله نمیشه که منظورش چیه تا زمانی که نامهای براش میاد و از سمت شخصی هست که خودش رو دایی اولیویا معرفی میکنه و در نامه گفته که به خانه بیا ما مشتاقانه منتظر تو هستیم و اینجا به تو نیاز داریم.... من به این کتاب ۵ ستاره میدم و برام عجیبه که کمتر جایی اسمی ازش شنیدم. این کتاب رو دوست دارم بدم به تک تک دوستام تا بخونندش و باهم در موردش حرف بزنیم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.