یادداشت

زندگی پای تخته سیاه
        خوندن این کتاب رو برای سه دسته افراد مفید میدونم:
دانشجو معلم ها و نو معلم ها؛ با خوندن این کتاب سرگذشت سی ساله ی معلمی رو می بینن و قطعا گوشه گوشه اش براشون درس آموزه
معلم هایی که بازنشسته شدن یا در شرف بازنشستگی ان( میتونه هدیه ی خوبی براشون باشه از طرف شاگردها یا فرزندانشون اگر همت کنند.)
و کسانی که به تاریخ شفاهی علاقه دارند.
چند نکته:
ریتم کتاب یک مقداری کنده و ممکنه یه قسمت هاییش جذاب نباشه که یا باید صبوری کنید یا از روش بپرین. البته از اونجایی که کتاب به صورت صد و خورده ای خاطره ی منقطع یکی دوصفحه ای نوشته شده، خوندن یا پریدن از روش راحت تره. و این رو هم باید در نظر بگیرد که نویسنده ی کتاب بیشتر معلم بوده تا نویسنده، پس بعضی ایرادات قابل گذشتند.
دوم اینکه نویسنده از روابطش با کادر آموزشی مدارسی که در اونها کار کرده گفته و همچنین بی انصافی هایی که بعضی از کارمندان اداره در حقشون داشتند. ازونجایی که ما کل قضیه رو از زاویه دید ایشون می بینیم و از زبان اشخاص دیگه چیزی نشنیدیم ممکنه بعضی قسمت هاش رو با دیده ی تردید بخونید که خوب عادیه. قسمت های پایانی کتاب برای من یک مقداری کسل کننده بود.
ایشون سالهای زیادی در دبیرستان غیردولتی فرهنگ درس دادن و فرزندانشون هم بعضا محصل همین مجتمع بودند، از این لحاظ ممکنه سیر شکل گیری و تغییر و تحولات این مدرسه و غیر انتفاعی های دیگه براتون جالب باشه.
اون توصیفاتی که از مدارس انگلستان داشتند هم مربوط به همون دوره است یعنی دهه هفتاد ایران. الان اینجور نیستند.
نکته ی آخر: ایشون شخصیت خودش رو از لحن و اتفاقات خوب تونستن نشون بدن، انسانی مذهبی که از دسته بندی های سیاسی دل خوشی ندارند، سرشون در کار خودشونه و البته یک جاهایی نمی تونن از رابطه های رایج در فضای اداری استفاده کنند و حقشون خورده میشه.
اگه شما هم شخصیت اینطوری دارین و معلمین، بدونین که کارتون سخته، اگر باور نمی کنین، این کتاب رو بخونید تا ببینین‌.
      
2

10

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.