یادداشت معصومه السادات صدری

.
"جنایی ب
        .
"جنایی بدون خون" 

اگر کتابی را خواندی و همان موقع در موردش ننوشتی، بیاتش کردی.
اگر کتابی را تکه تکه خواندی، یعنی یه دلت نچسبیده، با بهانه موازی خوانی یا هر ادای دیگری خودت را گول نزن. 
آدم و عالم هم از یک کتاب تعریف کنند، همه اصول فنی و داستانی اش هم خوب باشد
کتاب باید یگ گوله شود برود بچسبد توکِ توک قلبت. 
این کتاب با من اینکار را نکرد.
ولی شاید بتوانم برای همه آن هایی که یک رگه ریز توی قلب شان از نژاد پرستی دارند بخرم، اول از همه خودم.کمک می کند زندگی را از دریچه چشم دیگران ببینی.. 
و 
داستان کتاب در یک ساختمان می چرخد، یک قتل توی آسانسور اتفاق افتاده و پلیس دنبال قاتل است. 
یک ایرانی یک نیجریه ایی یک برزیلی، یک آمریکایی. همه و همه مهاجرهایی هستند که باهم توی ساختمان  زندگی می کنند و درگیر عقاید مختلف همدیگرند. چه ازنوع مسلمان چه از نوع مسیحی.
نویسنده خط داستان را عالی پیش برده، اول شخص و سوم شخص ترکیبی جلو می روند. پشت به پشت هم.. همه چیزش خوب است و چفت و بست دارد. 
مخلص کلام یک جنایی تر و تمیز بدون خونریزی و کتیف کاری های رایج است.

امتیاز 3از5

#کتاب_خواندم 
.
      
400

25

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.