یادداشت parniya

parniya

parniya

4 روز پیش

        این کتابو وقتی حدود ده سالم بود خوندم، و واقعاً خیلی قشنگ بود. از اون داستان‌هایی بود که یه‌جور آرامش و حس گرم خانوادگی توش جریان داشت. اون‌قدر باهاش ارتباط گرفتم که فکر کنم دوبار خوندمش—و هر بار هم همون‌قدر دوستش داشتم.

داستان درباره‌ی یه خواهر و برادره که به‌جای سفر تابستونی معمولی، می‌رن پیش پدربزرگ و مادربزرگی که تا اون موقع نمی‌شناختن. توی اون جزیره‌ی آروم، هم با خودشون روبه‌رو می‌شن، هم با گذشته‌ی خانواده‌شون. یه‌جور سفر احساسی بود، نه فقط توی جغرافیا، بلکه توی دل و ذهن شخصیت‌ها.

البته الان که بزرگ‌تر شدم و بیشتر کتاب‌های فانتزی و پیچیده‌تر می‌خونم، حس می‌کنم اون‌قدر قوی نیست. بیشتر مناسب همون سنین کودکیه—وقتی دنبال یه داستان ساده، دل‌نشین و پر از حس‌های لطیف هستی. ولی هنوزم برام یه خاطره‌ی شیرینه. از اون کتاباست که باعث شد عاشق دنیای داستان بشم.

اگه کسی توی سنین ۹ تا ۱۲ سال باشه، حتماً پیشنهادش می‌کنم. یه قصه‌ی تابستونی آروم، با شخصیت‌هایی که راحت می‌شه باهاشون هم‌دلی کرد.

      
14

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.