یادداشت محمد مهدی جهانگیری

شب های روشن
        شب های روشن، گوینده گی آدمی است بشدت درونی و بریده از بیرون.
 در شب های روشن (و همزاد، خاطرات خانه مردگان و حتی شاید دیگر آثاری که نخوانده ام:/) آدمی که با ما دارد صحبت میکند، فاصلۀ دور و درازی با آدم های بیرونش دارد. 
این البته نمی تواند «جدا بافته گی» باشد، بیشتر شبیه نوعی محرومیت و دور افتاده گی است. آدمی که در این داستان ها با ما حرف می زند، اساسا بی اعتماد و بد بین است اما همواره امید دارد به جوشیدن چشمه ای، از سنگ!

بخوانید که سنگ ها چه سخت اند، و آب چه امید بخش! 
و آیا همزمانی آب با سنگ ممکن است؟! امیدواریم اما بعید است.
      
1

25

(0/1000)

نظرات

S.M

1402/12/17

من این کتابو از این نشر میخواستم بخونم ولی ترجمه خیلی خوب نبود 

0