یادداشت زینب محمدی
1401/2/13
کتاب خداحافظ سالار روایتی از همسر شهید همدانی است . شهید همدانی یکی از مردان و دلاوران کشور ما هستند و خواهند بود و در یاد همه مردم عزیز می مانند. کتاب ما را از فرودگاه ایران سوار کرد و به دمشق و سوریه برد با استرس ها ، هیجان ها ، ترس ها و احساسی شدن ها ما را همراه کرد و آیا ما را به ایران برگرداند ؟ ما را از دلشوره ها و نگرانی های مادرانه و همسرانه اش باخبر می کرد مثلا دوست داشت در عین حالی که دخترانش شجاع و نترس باشند علاقه داشت روحیه زنانه و دخترانه خودشان را حفظ کنند یا وقتی آقا مهدی در فکر بود دوست داشت آن را از این فکر ها یا دور کند یا هر کاری که از دستش برمی آید برای حل این مسئله به آقا مهدی پیشنهاد کند . اما اینقدر این ها را برای ما تکرار می کرد و این تکرار فقط از یک نوع مشغولیت ها ذهنی بود و باعث می شد خواننده را از خواندن کتاب کلافه کند . کتاب خیلی با جزئیات و مفصل گفته شده بود و این نکته خواننده را از خواندن ادامه کتاب کسل می کرد. تمام کتاب ما در یک سفر چهار و پنج ماهه روایت شده و به نظر من این حجم از کتاب برای یک سفر هرچند طولانی زیاد است و به جای اینکه خیلی کتاب را با جزئیات و طولانی کند اگر که کتاب از یک هفته قبل از سفر شروع می شد و تا یک هفته بعد از سفر بود جالب تر بود. داستان های جالب و هیجان انگیزی هم در کتاب وجود داشت مثلا همان اتفاقی که در فرودگاه افتاد و کتاب برای ما تعریف اش کرد خیلی به ما هیجان و استرس داد و شروع قوی و پر هیجانی برای خواننده ساخته بود. یا زمانی که می خواستند به حرم حضرت زینب بروند با اینکه روایت بدون هیجان تعریف نمی شد ولی زمان خواندن یکی از دغدغه های خواننده این بود که نکند تک تیر انداز یا یکی از ان انفجار ها زندگی سرنشین های ماشین را به پایان برساند . جلد روی کتاب حالت جالبی داشت و در نگاه اول به کتاب حس خوبی را به فردی که ان می دید می داد . اگر احساساتی که در کتاب بیان می شد بیشتر بود به نظرم ماجرا و داستان ما زیبا تر می شد مانند کتاب های یگری که از همسران شهید روایت شده است مانند : یادت باشد ، پنجره چوبی ، قطه دلبری ، میم مثل مصطفی و...... من تمام این کتاب ها را که خوانده ام واقعا تا قبل از تمام کردن کتاب آرام نبودم و دوست داشتم هر دقیقه ادامه کتاب ر ا بخوانم و موضوعش را بفهمم ولی این کتاب در قالب کلی اش طوری نبود که ما را برای خواندن ادامه کتاب خیلی به تکاپو بی اندازد . و در آخر این کتاب را به افرادی که به دنبال هیجان و شوق در هنگام خواندن کتاب می گردند توصیه نمی کنم و برای افرادی آرام و به دنبال روند عادی و روایت زندگی روزمره می کردند توصیه می کنم . نویسنده شناسی : حسام جوانی خود را در جبهه های نبرد سپری کرد و همین مساله باعث شد تا دفاع مقدس رویکرد اصلی اش در نوشتن و خلق آثارش باشد. سردار حسام معاون ادبیات و انتشارات بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس، در زمینه نویسندگی نیز کارنامه قابل توجهی دارد. چهار کتاب حاصل دوران نویسندگی این مسئول فرهنگی است. در زمینه داستان کوتاه کتاب «دهلیز انتظار»، در بخش خاطره کتاب «غواص ها بوی نعناع می دهند»، «دلیل» و در بخش رمان «راز نگین سرخ» مجموع فعالیت های این نویسنده را تشکیل می دهند
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.