یادداشت محسن قاضیزاده
1403/1/8
رمان گونهای بیان اتوبیوگرافیک (زندگینامه خودنوشت) دارد. زوربای واقعی (گئورک زوربا) دوست کازانتزاکیس بوده و تقریباً همین ویژگیهای اخلاقی و روحی را داشته. نامههای زروبای واقعی به نیکوس همان شخصیت زوربای داستان را نشان میدهد. ـ رمان بیان اندیشه نیچهای است: عملگرایی؛ زندگیکردن؛ اراده معطوف به سرنوشت خود؛ عشق به خنده و رقص. زوربا نماد نیهیلیسم نیچهای است: آریگویی به زندگی به رغم پوچی پایان آن. نیچه در چنین گفت زرتشت گفته: تنها به آن خدایی ایمان دارم که رقص بداند(ص 53). ـ خود نیکوس جایی گفته است: من زوربا شدن و زوربا بودن را دوست دارم. ـ زروبا به زندگی معنا و ارزش میدهد، اما ارباب اهل اندیشه و تفلسف است. زندگی آموزگار زورباست و خودش پاسخهایی به زوربا داده. ـ کتاب نقد سنگین کلیسا و نهاد مسیحیت است. ـ زوربا نگاهی کمابیش خیامانه و حافظانه و اپیکورمآب دارد. ـ تمرکز زوربا همواره روی زمان حال است. ـ کازانتزاکیس همه رمانهایش را بالای پنجاه سالگی نوشته: امیدبخش و دلگرمکننده برای ما. در گزارش به خاک یونان میگوید: تصویر من از خودم یک آدم خنگ است. ـ چهار سبک مهم زندگی در کتاب هست: ارباب؛ زوربا؛ بودا؛ صومعهنشینان. ـ نگاه زوربا به زن نیازمند بررسی دقیقتر است. ـ به نظر زوربا زندگی فقط شادخواری و لذتپرستی نیست، رنج و کار هم هست. ـ نوعی رابطه عرفانی بین ارباب موش کاغذخوار و زوربای منتور هست. ـ کتاب ستایش سوسیالیسم هم هست. ـ ارباب میخواهد کتابی درباره بودا بنویسد: وارستگی از طریق مبارزه با زندگی؛ در قبال تفکر زوربا یعنی گیلاس خوردن تا خرخره. ـ ارباب جایی از کتاب میگوید: اگر ناچار بودم بین عشق یک زن و خواندن کتابی درباره عشق یکی را انتخاب کنم، حتماً کتاب را انتخاب میکردم. ـ زوربا جایی به ارباب میگوید: اگر منتظر بهشتی غیر از این هستی هیچ خبری نیست. ـ زوربا، ارباب و بودا سه جنبه شخصیت انساناند. ـ جنبههای اجتماعی و فرهنگی یونان در رمان هم یادکردنی است: مذهب، رسوم اجتماعی، پدرسالاری، تحقیر زن، اخلاق روستا، قتل ناموسی و ... . . به یادگار از دوره ادبیات و فلسفه استاد شهدادی
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.