یادداشت علیرضا پورنفیسی
1402/11/10
باید ابله باشید که این کتاب را تمام کنید، گویی خواننده و نویسنده با هم این اتحادیه را تشکیل میدهند تا کتاب پایان یابد و وقتی کتاب تمام میشود، همانطور که هست ابلهوارانه میپسندیاش... نسخهی کاغذی اتحادیهی ابلهان برای من شروع نشدنی بود. بارها تکههای اول از فصل اول را خواندم و ادامه ندادم. کتاب قرضی را پس دادم و از خودم چرایی شاهکار خواندنش را میپرسیدم. حتی با یکی دو نفری هم که درمیان گذاشتم همین تجربه را داشتند. از قضا لابلای کتابهای رایگان اپ کتابخوانم نسخهی صوتیاش را پیدا کردم. البته از این منظر رایگان که اشتراکش را داشتم. نسخهی شنیدنی به مراتب بهتر بود و صدای اشکان علیقلی هم کار را راحتتر میکرد. اگر کتاب را به سه بخش تقسیم کنیم، بخش دوم بهتر از بخش اول و بخش سوم بهتر از بخش دوم است. از این نظر که پرماجراتر میشوند و از کسالت دیالوگهای طولانی کمی کاسته میشود. میگویم "کمی" چون حجم زیادی از کتاب روی دیالوگ شخصیتها میچرخد و این کار را برای هر مخاطبی سخت میکند. اشتباه نکنید منظورم این نیست که بیشتر ماجرا از زبان شخصیتها تعریف میشود، نه. اتفاقا برعکس دیالوگها کاملا بی ربط و بی محتوا به نظر میرسند که خب از قرار معلوم باز هم کاملا با جهان داستان هماهنگن. درمورد روایت و ماجرای کتاب همین را بگویم که حقیقتا اسم کتاب برازندهی آن است. هر شخصیتی در کتاب به نحوی در سطح خودش ابله است و شک نکنید در صد در صد موارد حرصتان از رفتار شخصیتها در میآید و یک جاهایی حالتان عجیب بهم میخورد. این کتاب را زمانی میتوانید بخوانید و تمام کنید که با جهان داستان همراه شوید و خودتان را یک ابله فرض کنید. چیزی که حداقل به نظر من نویسنده در بیان آن اهتمام داشته ابله بودن همهی آدمیان است. شخصیت اصلی دست به کارهای ابلهانهای میزند و تقریبا همهی شخصیتهایی که او را ابله میپندارند خودشان به نحوی ابلهاند. چیزی که برای من عجیب است و این کتاب را متمایز میکند خلاف جهت آب شنا کردنِ نویسنده ست، اولین چیزی که ما درمورد ماهیت رمانها به ذهنمان میرسد روند تغییر یک قهرمان یا شخصیت اصلی از یک نقطه به نقطهی دیگر چه در مسیر مثبت یا منفی است اما شخصیت ماجرای اتحادیهی ابلهان از ابتدا تا آخر فقط خودش است. گمان تغییری را هم از او نمیکنی. به نظرم آنچه که خواندن یا شنیدن این داستان را لذت بخش میکند پایان است. پایانی که شما را متعجب خواهد کرد. نه اینکه غافلگیرانه باشد، هوش نویسنده در انتخاب چنین پایانی این حس غافلگیری را برای خواننده دارد و او را در خلق اثرش موفق میکند و شاید تا حدودی موفقیت شخصیت داستان هم محسوب شود. در نهایت اگر حوصلهی گفتو شنود و رفتارهای احمقانهای را دارید که شما را به فکر وا دارد این کتاب را بخوانید و ترجیحا بشنوید تا از پایانش لذت ببرید.
5
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.