یادداشت یاسین خسروی

سرود رستاخیز
        سلام
نمایشنامه سرود رستاخیز اثر آرتور میلر که با نقاب مسیح و عروجش می‌خواهد بخشی از جامعه را به رخ مردم بکشد، رمانی که با عدم تحمل دختری شروع می‌شود و با زیبایی پایان می‌یابد.
هر شخص در این نمایشنامه به خوبی در جایگاه خود قرار گرفته‌ است، جایگاهی که هر کدام نماینده فرقه و گروهی از افراد جامعه هستند؛ افراد منفعت طلب، افراد سودجو، افراد سهل گذرا و افراد مداخله‌گر در صحنه‌ای به خصوص، همه به بیانی شیوا با یکدیگر در تعامل‌اند.
شخصی که در قالب مسیح رمان قرار دارد همانند منتقد سرسختی در برابر سودجویان می‌ایستد در حالی که از پایان خود آگاهی ندارد، افرادی که برای محل زندگی‌اشان، جز سود خودشان چیزی نمی‌خواهند و افرادی که کمر بر میانجیگری میان این دو می‌گذارند در نهایت داستان فردی را در بهت و پوچی رها می‌کنند که نشان‌دهنده آینده جامعه‌‌ی خود فرد است، داستان ، داستانی‌ است که می‌تواند تقابل گروه‌های مختلف یک جامعه را به خوبی نشان دهد.
      
8

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.