یادداشت zed_bml

zed_bml

zed_bml

1403/5/25

        نهمین کتاب ۴۰۳
📕 در جبهه غرب خبری نیست
👤 اریش ماریا رمارک/ مترجم:رضا جولایی
📚 نشر چشمه
📖 ۲۰۲ صفحه

تلخ‌ترین کتابی که تا اینجای سال خوندم. حتی از سمفونی مردگان که پارسال تقریبا همه‌ی اعضای حلقه‌ از تلخیش آزرده شده بودن هم تلخ‌تر! کتاب در دسته‌ی ادبیات ضد جنگ قرار می‌گیره و داستانی بر اساس واقعیت از زندگی نویسنده است که در دوران دانش آموزی همراه با دیگر همکلاسی‌ها تحت تأثیر حرفهای میهن پرستانه مدیرشون داوطلب اعزام به جبهه میشن(جنگ جهانی اول). اونجا با واقعیت و چهره‌ی خشن جنگ روبرو میشن و همه‌ی ارزش‌هایی که بخاطرش پا به ارتش گذاشته بودند در نظرشون بی‌معنی میشه و با نوعی احساس پوچی دست به گریبان میشن. چیزی که برای ما به عنوان خواننده‌ی ایرانی، عجیبه چون غالبا تنها مواجهه مون با ادبیات در موضوع جنگ ، با کتابهای دفاع مقدس بوده. کتاب‌هایی که پر از احساس شور و حماسه هستن و شخصیت‌هاشون به دنبال آرمان‌ بزرگی به جبهه‌ رفتن و جنگیدند. 
توصیف‌های کتاب زیبا و دقیقن جوری که تماما با احساسات شخصیت‌ها و تلخی کتاب درگیر میشید. زیباترین قسمت کتاب هم از نظر من، احساساتی بود که شخصیت اصلی در دوران اولین مرخصیش تجربه می‌کرد‌. نوعی حس بیگانگی با شهر و اتفاقاتش.
نمیدونم خوندنش رو به همه پیشنهاد بدم یا نه اما بعدش بهتره یه کتاب با  ادبیات متعهد نسبت به جنگ خونده بشه تا تعادل برقرار شه.

#در_جبهه غرب خبری نیست
#اریش_ماریا_رمارک
#نشر_چشمه
#کتاب_خوب_معرفی_کنیم
#روزی_۳۴_صفحه_کتاب_بخوانیم
#معرفی_کتاب
      
9

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.