یادداشت فاطمه

فاطمه

فاطمه

2 روز پیش

        من همیشه رمان و به داستان کوتاه ترجیح میدم و تو این بین فقط داستان کوتاه های هوشنگ مرادی کرمانی تونسته بود احساسی و در من به وجود بیاره ...
ولی این چند روز ، داستان کوتاه های سیمین چسبید به قلبم !
به قدری ماهرانه نوشته شده بودن که تونستم با ذره ذره کتاب ارتباط بگیرم ...
این کتاب دقیقا از همون کتاب هایی که مزش میره زیر زبون آدم و بعدش میگرده که باز کتابی پیدا کنه که این حس هارو بهش میدن 
سیمین ، خیانت ، نجابت ، مظلومیت ، عشق نو جوانی ، غربت و ... به زیبایی به تصویر کشیده بود و توی هر داستان ، تو حس میکردی خودت یکی از اون شخصیت هایی و باهاش عصبی میشدی ، دلت میسوخت ، شجاع میشدی و گاهی وقتام پا به پاشون گیر میکردی وسط یه ندونستن 
من داستان مهر انگیز و علی و از همه داستان ها بیشتر دوست داشتم 
و داستان عید ایرانی ها و کمتر 
مردی که بر نگشت منو یاد جای خالی سلوچ انداخت 
و  یه تایمی و با همه شخصیت ها زندگی کردم 
      
438

29

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.