یادداشت Taha. b
1404/3/29
چارلی وقتی از دانشگاه درحال بازگشت به خانه ست شک میکنه که رانندهٔ اتومبیل یک قاتل سریالی باشه... تمام کتاب در یک ماشین و در یک شب اتفاق می افته و همین یعنی باید انقدر پرکشش باشه که خسته کننده نشه به نظرم از پس این مسئولیت بر اومده و اصلا خسته کننده نیست و پر کششه ولی موضوع اینه برای هیجان انگیز بودن چقدر قراره منطق رو رعایت کنیم؟ متاسفانه دست نویسنده عیان بود، یعنی یک سری حوادث به صورت خیلی اتفاقی برای حفظ شدن ریتم داستان ایجاد میشه یعنی دست نویسنده است که مثلا یک هو درِ داشبورد ماشین باز میشه و یا کارت ماشین از جیب راننده بیرون می افته، مشخصه که یک سلسله حوادث به صورت خیلی اتفاقی برای آگاه کردن شخصیت اصلی گذاشته شده و مشخصا همچین اتفاقاتی در زندگی واقعی به این شیوه ممکن نیست رفرنس هایی که به فیلم های کلاسیک قدیمی میده جذابه و آدم رو سر ذوق میاره پیچش های داستانی خوبی هم داره که باز از همون دست نویسنده نشأت میگیره ( البته پیچش پایانی بسیار اضافی و به دور از منطِقه) پایانش هم یک سور به پایان های سریال های صدا و سیما در دهه ۸۰ زده
(0/1000)
نظرات
1404/3/30
یادداشتت میخورد نمره ۳.۵ یا ۴ داده باشی. مجاب شدم توی لیستم بزارم ولی نمره ۲ رو که دیدم دو به شک شدم.
1
1
Taha. b
1404/3/30
2