یادداشت
1403/9/30
کتابخوانی های من و خواهر زاده جونم😇 کتاب خوبی بود معنای خوب زندگی رو لطیف روایت کرد. زندگی شبیه یک باد هست را با اکراه برایش میخوانم میگویید در کتابخانه مدرسه داریمش .بهانه میآورد ،چکنم دیگر.... به آنجای کتاب میرسیم که میگوید: وقتی کسی میمیرد،هنوز میتوانیم خاطراتش را در قلبمان احساس کنیم. و از زبانش در میرود ،آه سفید برفی😄😅🤣😂😭 و من غش غش میخندم مرحومه سفید برفی خرگوشک سفید و چشم اناری لب باریک زیبایی بود که مدتها به خاطر عدم توانایی در نگه داری (چونه میزنه که میتونستم ازش نگه داری کنم مامان نزاشت خونمون بمونه)🤣 به مزرعه حیوانات منتقل شد و مرحومه ۲ فرزند قد و نیم قد از خودش به جای گذاشت و مُرد. جدای از شوخی و مسخره بازی واقعا از مردن خرگوشش متاثر شد و این کتاب تداعی مرگ سفید برفی شد برایش. حیف که نشد عکسی ازش اینجا سنجاق کنم🥺 اما این متن اختصاص میابد به خاطره تلخ رفتن سفید برفی😇😅
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.